گل پسر مامان و بابا

روز اول عيد

1393/1/1 15:16
نویسنده : مامان شازده
45 بازدید
اشتراک گذاری

پسرگل مامان نمي دوني امروز چه ذوقي داشتيم من و بابايي وقتي لباساي خوشگلت و تنت مي كرديم ..نمي دوني چه لذتي داشتيم وقتي رفتيم خونه عموصادق و همه گفتند ماشالاچقدر بزرگ شدي ..مرد شديniniweblog.com

همه مدت بغل باباجون بودي و اونم از بغل كردنت لذت مي برد ..يه حسي دارم امسال انگار يه گنج نعمت يا ثروت بزرگ دارم كه هيشكي ندارهniniweblog.com با غرور و افتخار خاصي به ديدن همه ميرم و به خودم ميبالم واسه داشتنت عزيز دلمniniweblog.com

niniweblog.com

اين عكسم موقع برگشت از خونه عمواينا كه رفتيم طبق معمول تلپ شديم خونه مامان جوني گرفتيمniniweblog.com

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)